جغرافیای تاریخی سیستان باستانسیستان حوزه مسدود و مسطحی است که در شرق فلات ایران واقع و از آبرفتهای دلتای قدیمی و فعلی رود هیرمند تشکیل شده است. این ناحیه در اواخر دوران سوم زمین شناسی در اثر جنبشهای کوهزایی از دریا جدا شد و با انباشته شدن رسوبات رسی و آهکی از نوع دریایی و پس از آن رسوباتی با مواد نسبتا درشت و سپس نرم تشکیل گردید. در پستترین نقطه آن چند دریاچه آب شیرین وجود دارد که بزرگترین آنها دریاچه هامون است و آب چندین دریاچه از جمله هیرمند (از سمت جنوب) به این دریاچه میریزد. [۱]
یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۶۱.
[۲]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۳ - ۶۵۴.
۱ - موقعیت سیستانسیستان که در کناره دریاچه هیرمند به وجود آمده است را زاده هیرمند نیز مینامند، زیرا در غیر این صورت سرنوشتی همچون همسایه غربی و شمالیاش، کویر لوت پیدا میکرد. [۳]
یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۶۱.
[۴]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۶.
هیرمند در تاریخ با نامهای دیگری نیز همچون اتیماندروس یا اریماندروس (نزد مورخان قدیم یونان)، [۵]
یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۶۱.
[۶]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۱.
هندمند، [۸]
یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی بیرجندی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۶، ص۵۷.
[۹]
ابن خرداذبه، عبید الله بن عبدالله، المسالک و الممالک، ترجمه حسین قره چانلو، تهران، ۱۳۷۰، ص۳۸.
هیلمند، هلمند، هرمند و هئتومنت (نام دریاچه در اوستا به معنای دارای پل و بست) خوانده شده است. [۱۱]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۲.
بست اولین شهر سیستان است که از آب رودخانه هیرمند مشروب میشود. رود هیرمند و دریاچه هامون (زره، کیانسیه) نزد زردشتیان بسیار مقدس است، چرا که سه پیغمبر زردشت از کنار دریاچه هامون ظهور خواهند کرد. [۱۴]
یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۹۷.
از آنجا که وضع قرار گرفتن طبقات زیرین زمین همانند بالا همیشه منظم نیست، در ادوار گوناگون، تغییراتی در مسیر آب رودخانهها ایجاد شده و منطقه سیستان به تبع این جابجائیها، تغییر مکانهایی نیز به خود دیده است.جغرافیادانان صحبت از جنگلهایی در زمان باستان در این منطقه هم کردهاند. [۱۶]
یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۹۰.
افسانههای موجود که به عنوان فضایل برای سیستان اساطیری ذکر شده است؛ همچون علت بنای سیستان توسط کیومرث، اقامت حضرت آدم (علیهالسّلام) در این منطقه در زمانی که در طلب حوا بود، ایستادن کشتی نوح (علیهالسّلام) در این منطقه، فرود حضرت سلیمان در این ناحیه و... همگی ناشی از موقعیت مناسب جغرافیایی و آب و هوای مطلوب این منطقه دانسته شده است. [۱۷]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۵۵.
در کل، زمین سیستان پوشیده از رمل است آب و هوای سیستان معتدل مایل به گرم است. برف در آن نمیبارد و بادهای شدیدی از جانب شمال پیوسته در آن میوزد، به طوری که بادهای پیوسته سیستان معروف است [۱۹]
ابوالفداء، اسماعیل بن نورالدین، تقویم البلدان، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، بی تا، ص۳۸۷.
و اختراع نخستین آسیابهای بادی در جهان از سیستان گزارش شده است. [۲۰]
عطاری کرمانی، عباس، تاریخ شهرهای ایران، تهران، آسیم، ۱۳۸۶، ص۴۳۹.
۲ - بنای سیستانسیستان منطقهای است که قدمت سکونت در آن به دوران اساطیری ایران باز میگردد. سرزمین هلمند یا سیستان در پارههای ۱۳ و ۱۴ نخستین فصل وندیداد (اوستا) به عنوان یازدهمین سرزمین نیک که اهورامزدا آفریده، یاد شده است. [۲۱]
یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۸۹.
طبق متون اساطیری گرشاسب پسر اثرت بن شهر بن کورنگ بن بیداسب بن تور بن جمشیدالملک بن نونجهان بن اینجد بن اوشهنگ بن خراوک بن سیامک بن موسی بن کیومرث (حضرت آدم علیهالسّلام) سیستان را بنا کرده است. [۲۲]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۴۹-۵۰.
وی در صدد بود شهری بنا کند که ضحاک نتواند بدان دست یابد، زیرا وی در جهانگشایی هایش دست به کشتار و ویرانی میزد، [۲۳]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۵۰ - ۵۱.
تا اینکه به هنگام سفر، با رسیدن به این منطقه و مشاهده درختان انار و خرما، رغبت به بنای شهر در این ناحیه نمود. [۲۴]
سیستانی، ملک شاه حسین بن ملک، محمود احیاء الملوک، به اهتمام منوچهر ستوده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۴، ص۲۳.
[۲۵]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۵۰.
بنا بر نقلهای اساطیری فاصله میان ساخت سیستان تا ظهور اسلام چهار هزار و اندی سال میباشد. [۲۶]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۵۰.
سرزمین اولیه سیستان دورتر از محل کنونی در محدودهای میان کرمان و سیستان امروزی قرار داشت که "رام شهرستان" و "ابرشهریار" [۲۷]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۹.
نامیده میشد. به علت تغییر مسیر رود هیرمند و تبدیل این منطقه به بیابان، مردم مجبور به ترک رام شهرستان و تاسیس شهر زرنگ شدند. با وجود مدفون شدن رام شهرستان در زیر شنهای کویر، تا قرن چهارم برخی از ابنیه و خانههای آن پابرجا بوده است. [۲۹]
ابوالفداء، اسماعیل بن نورالدین، تقویم البلدان، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، بی تا، ص۳۸۷.
سیستان که در روزگار باستان شامل تمام مناطق شرق فلات ایران میشد و طبق متون تاریخی در دوران باستان منطقه تبت در ادوار طولانی، متعلق به امیران و حکام سیستانی بود، در دوران معاصر مطابق با عهدنامه پاریس به دو بخش سیستان ایران و افغانستان تقسیم گردید. [۳۰]
بارتلد، ویلهلم، جغرافیایی تاریخی ایران، ترجمه همایون صنعتی زاده، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۷، ص۸۰.
[۳۱]
رئیس طوسی، رضا، سرزمین سوخته: دیپلماسی بریتانیا در سیستان، تهران، گام نو، ۱۳۸۵.
در زمان باستان، بست، رخد، زمین داور، کابل و سواد آن، سفزار، بوزستان، لوالستان، غور و کشمیر از جمله شهرهای سیستان باستان بود. [۳۲]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۶-۶۷.
۳ - نامهای سیستانزرنگ، درانگیانا، آراخوزیا، زاول، نیمروز و سیستان از جمله نامهایی است که بدین سرزمین داده شده است. ۳.۱ - زرنگدرانگیانا، آراخوسیا: زرنگ به معنای مملکت آبی و دریایی است که به مناسبت دریاچه هامون به این سرزمین داده شده و نام بومی سیستان است. این شهر پس از تغییر مکان از رام شهرستان بنا گردید. [۳۳]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۵-۶۵۷.
مورخین قدیم یونان نیز سرزمین واقع در سفلای هیرمند را آراخوسیا (رخج و زمین داور)، [۳۴]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۰.
[۳۵]
باسورث، ادموند کلیفورد، تاریخ سیستان از آمدن تازیان تا برآمدن دولت صفاریان، ترجمه حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۰، ص۱۴.
درانگیانا یا همان زرنگای و سرنگای که از نام قوم درانگای به زبان یونانی، گرفته شد، مینامیدند. [۳۶]
یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۹۱.
[۳۷]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۵.
و نیز گفتهاند چون بسیاری از آبادانیها، رودها و کشتزارها را زال زر ساخت، به علت رنگ روشن موی وی، نام زرنگ به تمام این مناطق داده شد. [۳۸]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۵.
۳.۲ - زاولنامی است که در شاهنامه به صورت زابلستان هم آمده است. در وجه تسمیه آن گفتهاند چون در این منطقه همه چیز را باید از آب و گل ساخت. [۳۹]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۵.
۳.۳ - سیستاننامی است که گفته میشود از زمان گرشاسب به کار برده شده و برگرفته از کلمه سیوستان است. سیو به معنای مرد مرد و سیوستان به معنای سرزمین مردان مرد میباشد. [۴۰]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۴-۶۵.
عدهای دیگر کلمه سیستان یا سکستان یا سگستان را برگرفته از قوم سکاها میدانند که تلفظ آن در زبان عربی به صورت سجستان در آمده است. [۴۱]
یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۹۱.
[۴۲]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۶.
۳.۴ - نیمروزمؤلف تاریخ سیستان در بیان علت این نام گذاری، چند وجه تسمیه ذکر کرده است: نخست اینکه پادشاهان یک روز را در سال به داوری مظالم میپرداختند که نیمی از آن روز به دادخواهی مظالم سیستان اختصاص داشت. وجه تسمیه دیگر این است که حکما جهان را به برآمدن و فرو شدن خورشید به نیمروز تقسیم کرده بودند و سیستان از سمت شرق در منطقهای قرار داشت که خورشید از آن سو بر میآمد، از این رو به این سرزمین نیمروز هم گفته شده است. [۴۳]
مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۷-۶۸.
طبق نظری دیگر، به این منطقه نیمروز گفته میشود، زیرا در یک تقسیم بندی که جهان را به چهار قسمت خراسان، ایران، نیمروز و باختر تقسیم کردهاند، سیستان در حد جنوبی سرزمین جنوبی (نیمروز) واقع شده است. [۴۴]
مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۶.
۴ - عناوین مرتبطاستان سیستان و بلوچستان؛ فرهنگ و تمدن سیستان باستان؛ اوضاع سیاسی سیستان. ۵ - پانویس
۶ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «جغرافیای تاریخی سیستان باستان» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۲/۰۸. |